عشق من
واکسن 6 ماهگی
19-11-93 مهبد عزیزم واکسن 6 ماهگی اش زد .
زندگی ام صبح از خواب بیدار شد و با لبخند همیشگی اش،لباس هاشو پوشیدم همراه پدر محمد رفتیم به سمت بیمارستان، خاله مظاهری رفت پیش خاله واکسنیه سفارش مورچه کوچولو کرد که واکسن هاشو آهسته بزنه ای جونم واکسن اول به پای راستت زد کمی گریه کردی اما واکسن دوم به پای چپت که زد عزیزم خیلی گریه کردی آمدیم خانه آروم شدی
عشق مادر زندگی من همیشه سلامت و تندرست باشی
زندگی ام صبح از خواب بیدار شد و با لبخند همیشگی اش،لباس هاشو پوشیدم همراه پدر محمد رفتیم به سمت بیمارستان، خاله مظاهری رفت پیش خاله واکسنیه سفارش مورچه کوچولو کرد که واکسن هاشو آهسته بزنه ای جونم واکسن اول به پای راستت زد کمی گریه کردی اما واکسن دوم به پای چپت که زد عزیزم خیلی گریه کردی آمدیم خانه آروم شدی
عشق مادر زندگی من همیشه سلامت و تندرست باشی
اولین مروارید مهبد
انار دونه دونه پسری دارم ی دونه
قشنگ و مهربونه انار دونه دونه
چند وقت که بچه ام گرفتار دندونه
انار دونه دونه توی دهان بچه ام یه گل زده جوونه
گل نگو مروارید مثل طلای سفید
اولین مروارید مهبد کوچولو 10-11-1393 جوونه زد
قشنگ و مهربونه انار دونه دونه
چند وقت که بچه ام گرفتار دندونه
انار دونه دونه توی دهان بچه ام یه گل زده جوونه
گل نگو مروارید مثل طلای سفید
اولین مروارید مهبد کوچولو 10-11-1393 جوونه زد